از طلای ناب ساختم،
خوش تندیسه کردم،
بهترین نقش را بر گونه هایش پاشیدم،
برق چشمانش،
الماسی است که نغض تراشیدم،
لباس فاخر بر تن کردمش گاه عریان،
خردمند یافتمش،
آری
اینگونه باورت کردم،
و عاشق شدم.
وه که چه پرستیدنی! صنم !