از لحظه ای که تو را دیدمنمیشود که از به تو فکر کردن خلاص بشومچشمان بازچشمان بستهاتاق خوابفکرش را هم نمی کردیمباید آتشی دیگر برافروزیمهرکداممان جداتا شاید کابوسی دیگر دامن گیرمان شود...