بی کاروان کولی

این منم یه کولی که به تنهایی یه کاروانه!

بی کاروان کولی

این منم یه کولی که به تنهایی یه کاروانه!

آتش

تو کابوس من بودی

از لحظه ای که تو را دیدم
نمیشود که از به تو فکر کردن خلاص بشوم
چشمان باز
چشمان بسته
اتاق خواب
فکرش را هم نمی کردیم
باید آتشی دیگر برافروزیم
هرکداممان جدا
تا شاید کابوسی دیگر دامن گیرمان شود...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد